نگذارید شیبان، آق‌قلای دوم شود

عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: کارون، سیل بند اصلی شهر شیبان را شکست. مردم ۱۵ شبانه روز مقاومت کردند. سیل‌بند را تقویت کردند اما شکست. تنها توانستند دو هفته ورود سیل را به عقب بیندازند. فرماندار هم دستور تخلیه شهر را داد.

زهرا کشوری خبرنگار:  مردم شهر ۴۰ هزار نفری شیبان در نزدیکی اهواز بتدریج  از شهرخارج شدند. آنها سوار بر موتور و ماشین خود را به روستای سید موسی می‌رسانند! وضعیت روستای سیدموسی تکلیف آنها را روشن می‌کند! سید موسی زیر آب رفته است، شهر باید تخلیه شود. اهالی کوچه‌های شیبان در جنب‌وجوش هستند. یکی وسایلش را بار کامیون می‌کند یکی بار وانت بار. یکی خاک در گونی می‌کند تا بعد از تخلیه خانه، جلوی ورود آب به خانه را با گونی سد کند. کوچک و بزرگ پای شهر ایستاده‌اند. جلوی تمام کوچه‌های منتهی به آب کارون خاکریز زده‌اند. برخی از خانه‌ها پیش از هشدار دو روز پیش تخلیه شده‌اند. شهر اما تنها نمانده است. بیشتر افراد وسایل خانه را به جای امن می‌فرستند اما خود در شهر می‌مانند. شیبان دو متر از کارون پایین‌تر است. این یعنی اگر کارون به شیبان برسد، شهر غرق خواهد شد. اهالی می‌گویند شهر با مزه تلخ سیل آشناست. می‌دانند از کجا می‌آید. به چه قصدی سرازیر می‌شود. سال ۱۳۴۷ هم سیل آمد. سال ۵۸ این حادثه باعث اسکان مردم در شهرک طالقانی شد. سال ۶۲ هم خرابی به بار آورد. سال ۷۲ نیز سیل داغ بر دل شیبان گذاشت. مردم با خوی وحشی و بی‌رحم سیل آشنا هستند اما همه هم با تخلیه شهر راضی نیستند. دل بسته‌اند به سیل‌بند دوم. سیل‌بند اول که شکست سیل وارد شیبان نشد اما دخل زمین‌های کشاورزی را در آستانه برداشت محصول درآورد. شهر عقب ننشسته است. دوباره همه آمدند. یکی بیل در دست دارد و یکی گونی. سیدعادل مردی از اهالی شیبان است. زمین‌هایش را در اختیار همشهریانش قرار داده تا خاکش را گونی گونی کنند و برای حفاظت از شیبان‌شان، سیل‌بند را تقویت کنند. شهر مقاومت را در کنار سیل‌بند دوم ادامه می‌دهد. دل بسته است به سیل‌بند دوم. مردم می‌گویند: «با این سیل‌بند می‌توانند شهر را نجات دهند اما امکانات می‌خواهند.» شهرداری پای کار است اما امکاناتش کم است. همزمان با تقویت سیل‌بندها ماشین‌ها در حال خارج کردن وسایل منازل برخی از شهروندان هستند. اجاره‌نشین‌ها، خانه‌به‌دوشانی هستند که غم سیلاب ندارند. راحت‌تر می‌روند. مرد ۶۰ سال بیشتر دارد. وسایل خانه‌اش را در کامیونی جا می‌دهد تا برود. او می‌گوید در جای امنی خانه اجاره کرده و دارد از شیبان می‌رود اما نگران مدرسه بچه‌هایش است. آخر سال است و نمی‌شود بچه‌ها را در مدرسه جدید ثبت نام کرد. مرد می‌گوید: «هر روز باید ۳۰ هزار تومان کرایه بدهم. ماهی یک میلیون تومان می‌شود.» اما چاره‌ای ندارد. او می‌گوید: «قطره قطره جمع کردم، نمی‌شود که یک دفعه آب ببرد.»
راننده کامیون هم می‌گوید: «کارم حمل بار نیست اما بر حسب اتفاق این روزها، هر روز یک خانه را جا به جا می‌کنم.» آمار حمل احشام را هم دارد. می‌داند ۱۲ ماشین احشام به دزفول رفته است. ۸ کامیون هم گوسفند‌ها را به شوشتر برده است.
 چند خانه بالاتر هم مردی بخشی از وسایل خانه را طبقه دوم برده اما می‌خواهد یخچال خانه را جای امن‌تری بفرستد. در طبقه پایین را با گونی و پلاستیک پلمب می‌کند و خود ساکن خانه همسایه در طبقه بالا می‌شود. زن و بچه را به یک روستای بی‌خطر فرستاده است. مرد می‌گوید: «نمی‌توانم خانه‌ام را تنها بگذارم.» شیبان فقط  شهر ایرانی‌های عرب نیست. شهر مهاجران فارس، کرد و ترک هم هست. کسانی که به دنبال کار در تأسیسات نفتی و کشت روی زمین‌های کشاورزی در شیبان مستقر شدند. با وجود این شهر آمار بالایی هم در بیکاری شهروندانش دارد.
شیبانی‌ها می‌گویند: «برای نجات شهر، سیل بند به ارتفاع سه متر می‌خواهند.»
قاسم زبیری، یکی از کارکنان نیروگاه صنعتی رامین می‌گوید: «آب در شیبان جریان پیدا نمی‌کند اگر سیل بیاید، تبدیل به دریاچه می‌شود.»شیبان با رودخانه کارون فاصله دارد. زبیری می‌گوید: «اگر از شیبان پشتیبانی شود، می‌توان با سیل‌بند شهر را نجات داد.» او هم اعتقاد دارد که با این امکانات نمی‌توان از شهر حفاظت کرد. نیروگاه صنعتی رامین هم به کمک مردم شهر آمده است. زبیری می‌گوید: «پولی را که می‌خواهند بعد از غرق شدن برای اسکان شهروندان هزینه کنند، همین الآن خرج کنند.» به گفته او باید یک شهر دور یا نزدیک به عنوان شهر معین و پشتیبان شیبان انتخاب شود. وضعیت شهر اضطراری است. مردم به محلی که فرمانداری برای اسکان آنها انتخاب کرده نمی‌روند. یکی می‌گوید: «۱۰ هزار نفر را در یک سوله بدون حمام و دستشویی سکونت می‌دهند. هوا گرم است، سیل‌زده‌ها کم می‌آورند.»
 دیگری می‌گوید: «کنار مسکن مهر در شهر جدید «رامین» منطقه‌ای را برای اسکان مردم شیبان انتخاب کرده‌اند.»به گفته او خاک این منطقه رمل است و رمل همیشه محل زیست مارها و عقرب‌ها بود. بنابراین آنها می‌ترسند از ترس سیل، نیش مار و عقرب‌های سمی را به جان بخرند. فاصله شیبان تا محل اسکان هم یکی دیگر از مشکلات است، ۳۵ کیلومتر تا شیبان فاصله دارد. برای آنها این فاصله با شهرشان دور است.
شیبانی‌ها برای نجات شهر دل بسته‌اند به سیل‌بند دوم شهر! اگر بتوانند با کمک‌های دولتی سیل‌بند را تقویت کنند، شهر نجات پیدا می‌کند اما اگر کمک نرسد، کارون از بالا به شیبان سراریز می‌شود. کارون اگر به خانه و خاطرات شهر بریزد، شیبان، آق‌قلا می‌شود. آنها می‌گویند صدای‌مان را به مسئولان برسانید، نگذاریم شیبان، آق‌قلای دوم شود! زندگی اگر در شیبان خیس بخورد، شهر فرو می‌ریزد.
مطالب پیشنهادی